آرش آذرپناه
رسالت یک نویسنده ارتقای اجتماعی و آگاهی افراد جامعه است
آرش آذرپناه نویسنده و منتقد ادبی معتقد است: رسالت یک نویسنده ارتقای اجتماعی و آگاهی افراد جامعه است.
به گزارش روابط عمومی کانون خوزستان، آرش آذرپناه متولد سال 1359، نویسنده و منتقد ادبی است که به نوشتن داستانهای کوتاه، رمان و نقد داستان در مطبوعات شناخته میشود، او دانشآموخته زبان و ادبیات فارسی در مقطع دکتری است؛ در حیطههای دانشگاهی بهعنوان پژوهشگر داستان کوتاه نیز شناخته میشود. کتابهای یاسمنهای زنانه، داستانهای پشت پرده (تمثیل در داستان کوتاه معاصر ایران)، جرم زمانهساز، شمارهی ناشناس و کسی گلدانها را آب نمیدهد، از عناوین آثار آذرپناه هستند. او در آثارش رویکردی اجتماعی دارد و تلاش میکند رویدادها را از دید ادبی واکاوی کرده و به آسیبشناسی رفتار و روابط انسانی در مواجهه با شرایط تاریخی و اجتماعی بپردازد.
وی بهواسطهی حضور در انجمنهای ادبی و همکاری با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خوزستان، چهرهای شناخته شده در بین کودکان و نوجوانان عضو این نهاد فرهنگی هنری است.
به بهانهی حضور وی در هشتمین نشست مجازی انجمن نویسندگان نوجوان صبا در اهواز، گفتگویی کوتاه با ایشان انجام دادیم که شما را به خواندن این گفتوگو دعوت میکنیم.
- چه چیزی الهامبخش شما برای نوشتن است؟
برای نوشتن هر چیزی میتواند الهامبخش من باشد. از روایتهای دوستان و بزرگترها تا مشاهدات روزمره و از همه مهمتر تماس با آثار هنری مثل تماشای نقاشی یا مجسمه یا تئاتر و بیش از همه مطالعه داستان.
- رسالت یک نویسنده چیست؟
به گمان من رسالت نویسنده فقط ارتقای اجتماعی و آگاهی افراد جامعه است. این بزرگترین رسالت هر نویسنده است.
- فکر میکنید مردمان معاصر در ایران چقدر کتاب میخوانند؟ این موضوع در عملکرد شما بهعنوان یک نویسنده چه تأثیری دارد؟
من واقعاً خبری از سرانه مطالعه در ایران ندارم. اما شمار پایین کتاب نمایندهی کاستی در مطالعه است. کمبود مطالعه سبب میشود نویسنده نتواند از طریق نوشتن معیشت خود را بگذراند و این بزرگترین آسیب برای یک نویسنده است.
- با توجه به همت و تلاش شما در زمینهی واکاوی و پژوهش در داستان کوتاه، فکر میکنید اینگونهی ادبی در ایران چه جایگاهی دارد؟ و اگر امروز قرار باشد مجموعهای از این دست به جرگهی کتابهای نوجوان بپیوندد باید شامل چه موضوع و محتوایی باشد؟
داستان کوتاه ژانر خواص پسندتری نسبت به رمان است و گنجاندن آن در ادبیات نوجوان نیازمند کار بیشتری است.
به نظرم برای رسیدن به جایگاه واقعی داستان کوتاه بخصوص داستان کوتاه نوجوان، ۵۰ سال از غرب عقبتر هستیم.
- در حالت کلی با توجه به شرایط فعلی فکر میکنید چه موضوعاتی در حوزهی ادبیات نوجوان، از قلم افتادهاند و میتوانند در قالب داستان کوتاه مطرح شوند؟
کلاً نمیشود گفت چه موضوعاتی در حیطه داستان کوتاه نوجوان از قلم افتادهاند چون کار زیادی در این زمینه نشده است. یکزمانی در دهه ۶۰ ایدههای اجتماعی خوبی در داستان نوجوان در کیهان بچهها نوشته میشد. یادم است داستان درخشانی از محمدرضا کاتب خواندم همان زمانها که طنز هم بود. اما الان مدت طولانی است که فقط رمان نوجوان میبینم.
- فکر میکنید چگونه ادبیات میتواند در میان قشر نوجوان تأثیرگذار باشد؟ نقش کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را در این بین تا چه اندازه مؤثر میبینید؟
ادبیات با ارتقای آگاهی و افزایش اطلاعات تاریخی- اجتماعی، نوجوان را رشد میدهد و کانون مهمترین پایگاه ۵۰ سالهی این ارتقا برای کودکان و نوجوانان بوده و هست. بزرگترین نویسندگان و سینماگران این سرزمین از کانون شروع کردهاند.
- بهعنوان یک نویسنده، مدرس و منتقد، سطح آثار نویسندگان نوجوان را چگونه ارزیابی میکنید و در زمینهی مطالعه، خلاقیت و اثرگذاری مثبت در باب داستاننویسی، چه توصیهای به آنها دارید؟
آثار نوجوانان همیشه مرا شگفتزده میکند اما تنها توصیه من به آنها داستان خواندن است. باطلترین تصور این است که بدون خواندن هزاران صفحه داستان، بتوانیم یک خط بنویسیم.
- آیا نوشتن کتابی برای کوکان و نوجوانان جزو برنامههای آتی شما خواهد بود؟
یک کار جدید برای کودکان نوشتهام که بهزودی منتشر خواهد شد.